سید حمید رضا حسینی

شاعر

بند اول شعری ک در حرم راجب امام رضا گفتم



گونه ام چون سرسره و شاک مثل بچه ها

خارم اما داغ دارم باغبانم یک نگاه


چون کلاغی روسیه بین کبوتر ها شدم

آه من شرمنده ام سوغاتیم باشد گناه



  • شاعر میر

ما مدعیان صف اول بودیم


از آخر مجلس شهدا را چیدند

  • شاعر میر

بر دروازه‌های خونین‌شهر

ایلچیان

شمشیرهای خون‌چکان را

تکرار می‌کنند.

در پستوی تاریک‌خانه‌ها

دختران

مهتاب رخساره‌های‌شان را

در خسوفی خوفناک

انکار می‌کنند.

بر دروازه‌های خونین‌شهر

ایلچیان

سربداران را

بردار می‌کنند

تیمور ترنج



  • شاعر میر
آقا چگونه روی شما را نظر کنم 
با چشم چرکیم که کنون التهاب کرد






سید حمید رضا حسینی
  • شاعر میر



مرا بازیچه خود ساخت چون موسی که دریا را 
فراموشش نخواهم کرد چون دریا که موسی را


نسیم مست وقتی بوی گل می داد حس کردم 
که این دیوانه پرپر می کند یک روز گل ها را 


خیانت قصه تلخی است اما از که می نالم ؟
خودم پرورده بودم در حواریون یهودا را 


خیانت غیرت عشق است وقتی وصل ممکن نیست 
چه آسان ننگ می خوانند نیرنگ زلیخا را!


کسی را تاب دیدار سر زلف پریشان نیست
چرا آشفته می خواهی خدایا خاطر ما را ؟!


نمی دانم چه نفرینی گریبان گیر مجنون است 
که وحشی می کند چشمانش آهوهای صحرا را!


چه خواهد کرد با ما عشق؟! پرسیدیم و خندیدی 
فقط با پاسخت پیچیده تر کردی معما را



فاضل نظری
  • شاعر میر

دو جهان چو زندانی/ تو نباشی کنار من آنی

به تو وابسته ام کنارم باش/ چو من آز عترتم تو قرآنی

آیه ی حسن خلق و زیبایی / توبرایش دلیل و برهانی

تو بهشتی خلاصه ی گل ها/ ملکه بر تمام حورانی

  • شاعر میر
شاهنامه اثر حکیم ابوالقاسم فردوسی، یکی از بزرگ‌ترین حماسه‌های جهان، مهم‌ترین نامهٔ اندیشهٔ سیاسی ایران‌شهری در دورهٔ اسلامی، شاهکار حماسی زبان فارسی و حماسهٔ ملی ایرانیان و نیز بزرگ‌ترین سند هویت ایشان است، آخرین ویرایشهای فردوسی در شاهنامه در سالهای ۴۰۰ و ۴۰۱ هجری قمری روی‌داد.در سال ۲۰۱۰ هزارمین سالگرد نوشته شدن شاهنامه از سوی ایران و سازمان یونسکو جشن گرفته شد.




زندگی نامه در ادامه مطلب

زندگی نامه فردوسی

بر پایهٔ دیدگاه بیشتر پژوهشگران امروزی، فردوسی در سال ۳۲۹ هجری قمری برابر با ۳۱۹ خورشیدی (۹۴۰ میلادی) در روستای پاژ در شهرستان توس در خراسان دیده به جهان گشود. نام او همه جا ابوالقاسم فردوسی شناخته شده‌است. نام کوچک او را در بن‌مایه‌های کهن‌تر «حسن» نیز نوشته‌اند. پدرش از دهقانان طوس بود که ثروت و موقعیت قابل توجهی داشت. وی از همان زمان که به کسب علم و دانش می پرداخت، به خواندن داستان هم علاقه مند شد .

 

چنان که می دانیم "دهقانان" یک طبقه از مالکان بودند که در دوره ی ساسانیان (و چهار پنج قرن اول از عهد اسلامی) در ایران زندگی می کردند و یکی از طبقات اجتماعی فاصل میان طبقه کشاورزان و اشراف درجه اول را تشکیل می دادند و صاحب نوعی "اشرافیت ارضی" بودند.

 

زندگانی آنان در کاخهایی که در اراضی خود داشتند می گذشت. آنها به وسیله ی "روستاییان" از آن اراضی بهره برداری می نمودند و در جمع آوری مالیات اراضی با دولت ساسانی و سپس در عهد اسلام با دولت اسلام همکاری داشتند و حدودا تا زمان حمله مغول به تدریج بر اثر فتنه ها و آشوبها و تضییقات گوناگون از بین رفتند.

 

همانطور که در زندگی نامه فردوسی آمده است، آغاز زندگی وی هم‌ زمان با گونه‌ای جنبش  نوزایش در میان ایرانیان بود که از سدهٔ سوم هجری آغاز شده و دنباله و اوج آن به سدهٔ چهارم رسید و گرانیگاه آن خراسان و سرزمین‌های فرارود بود.

 

در درازنای همین دو سده شمار چشمگیری از سرایندگان و نویسندگان پدید آمدند و با آفرینش ادبی خود زبان پارسی دری را که توانسته بود در برابر زبان عربی پایدار بماند، توانی روزافزون بخشیدند و به صورت زبان ادبی و فرهنگی درآوردند. فردوسی از همان روزگار کودکی بینندهٔ کوشش‌های مردم پیرامونش برای پاسداری ارزش‌های دیرینه بود و خود نیز در چنان زمانه و زمینه‌ای پا به پای بالندگی جسمی به فرهیختگی رسید و رهرو  سخت‌گام همان راه شد.

 

زندگی نامه فردوسی- دوران کودکی و نوجوانی 

درباره دوران کودکی و جوانی فردوسی نه خود شاعر سخنی گفته و نه در بن‌مایه‌های کهن جز افسانه و خیال‌بافی چیزی به چشم می‌خورد. با این حال از دقت در ساختار زبانی و بافت تاریخی - فرهنگی شاهنامه، می‌توان دریافت که او در دوران پرورش و بالندگی خویش از راه مطالعه و ژرف‌نگری در سروده‌ها و نوشتارهای پیشینیان خویش سرمایهٔ کلانی اندوخته که بعدها دست‌ مایهٔ او در سرایش شاهنامه شده‌ است. هم‌چنین از شاهنامه و زندگی نامه فردوسی این گونه  برداشت کرده‌اند که فردوسی با زبان عربی و دیوان‌های شاعران عرب و نیز با زبان پهلوی آشنا بوده‌است.
  • شاعر میر

هنگام غروب است ولی ماه نیامد

گرم است دمم چونکه بجز آه نیامد



  • شاعر میر

گران کرد بر جام هم نان ما را

کلیدش نچرخاند ایران ما را


ترامپ آمد الان بلاکیم و ریپورت

خدایا مکن خوار این خان مارا

  • شاعر میر

مانندی تماسی که خودش میس شده

دردی که خودش آمد و واریس شده


تقصیر کسی نیست مریض است که این

دمپایی دسشویی ما خیس شده


سید حمید رضا حسینی

  • شاعر میر

خوشا آنکس که پی‌وی دار باشد

در آن محفل کنار یار یاشد

خوشا انی که خیلی لایک دارد 

و از کامنت ها بی عار باشد

 و زیر پست هر عکس یهوییش 

ز فحش دوستان سرشار باشد

خوشا هر کس که اینجا پست دارد

خودش ادمین و یاهمکار باشد

دهد بر دیگران اخطار یمو

بگوید زور تا سالار باشد 

 خوشا آنی که خود را شاخ داند 

و با سیگار و ویسکی یار باشد

بگیر عکس با قلیون و مشروب 

چو در شاخی چنین ابزار باشد

خوشا کلب سیه پوش جفا کار

وفا داری نکرد و هار باشد

دوتا نوحه و خطبه می دهد گوش 

بپندارد کنون عمار باشد

فقط او نهی از منکر بداند 

تمام فکر و ذکرش تار باشد

به شیرین کاری اقای فرهاد

برای کد خدا . اسکار باشد

سید حمید رضا حسینی

  • شاعر میر